عصر دیتا‌ها، عصر سنگ … | در ادامه نمایش شفافیتِ میترا سلطانی
25 November 2020

در ادامه مبحث پیشین از «سنگ» به‌عنوان عنصری محوری و ساختارین که در آثار اخیر میترا سلطانی در «پلتفرم سه»، سنگ نمادی از اسطوره‌‌ایست پرمدعا، اما ناکار. پوک، پوچ، تُرد و شکننده.

در این کاربست، اگر پوچیِ، ناشی از تنش‌های مکرر تاریخی، دوران کامو، سارتر و کافکا، انسانِ پس از فجایع جنگ اول و دومِ جهانی را به حیوان نزدیک کرد، چنانکه در بسیاری از آثار مهمِ ادبی آن دوران (بخصوص مسخ و دلِ سگِ میخوائل بولگاکف) قابل ردگیری است. این خطر وجود دارد که انسانِ «جنگ‌های سوم جهانی» که به اعتقاد این متن هم‌اینک در گیرودار آن هستیم، به «انسان- حیوانی-سنگین» مبدل گردد.

اگر سیزیفِ کامو در تلاش و کوششی مدام و بیهوده، سنگ را از کوه بالا می‌کشد و در قله به‌ناچار آن را رها می‌سازد. انسانِ بی‌زبانِ ما، ترجیح می‌دهد تنها، پای همان کوه، روی همان سنگ بنشیند و سرش را تا کمر در دستگاهِ هوشمندش فرو برد! گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و این دستگاه و جهانِ درونِ آن، دنیایِ مجازی یا دروغینِ در پس آن، می‌تواند به‌تمامی او را در بربگیرد و جان‌پناه و پناهگاه او در این طوفان باشد! آیا این رفتار کبک وار سرِ ما را به سنگواره‌ای بدل خواهد نمود که بر گردنمان سنگینی خواهد کرد، ما را به زمین خواهد چسباند، گردنمان را خواهد شکست و سنگی بر سرِ مزارِ ما خواهد شد؟!

ادامه را در آوام بخوانید…

Leave a Reply

Your email address will not be published.